شعر نو آدم ناجنس به راهم افتاد

آدم ناجنس به راهم افتاد
پاره گشت این دل ب یچاره من
درد عاشق به تمنای نگاه یک دوست, ….
خوب نشد !

درد عاشق, به دوای طبیب , ….
خوب نشد!
درد عاشق, با هزاران زر و زیور خوب نشد !
پر زخمی فاخته , با نوشدارو …
خوب نشد !

ای دل پاره شده از بی حرمتی آدم ناجنس
فکر راه دگر باش, که ای نها مرهم درد تو نیست
معرفت داشته باش که با خود ببری

زر و سیم … نصیب دگریست
راه عاشق, راه دگریست !

فتنه شیطان رجیم, در دل پر کینه رود
درد بکش, عاشق باش اما کینه نورز

  • شاعر الهه فاخته
  • کتاب شعر فاخته
  • شعر کوتاه نو شماره ۳